دات نت نیوک

 

جدول ترکیب رنگها

قرمز+ زرد= نارنجی قرمز زیاد+ زرد+ آبی= خرمایی

آبی+ قرمز= بنفش قرمز کم+ زرد+ آبی= قهوه ای

آبی+ زرد= سبزآبی+ زرد= سبز

سبز+ مشکی= سبز لجنی آبی+ قرمز= بنفش

آبی+ سفید= آبی آسمانی آبی+ سیاه= سرمه ای

قرمز+ مشکی = زرشکی آبی+ سفید آسمانی

(قرمز+ صورتی سیر= زرشکی) آبی+ سیاه+ سفید= طوسی

زرد (کم) + آبی+ سفید= فیروزه ای زرد+ قرمز= نارنجی

نارنجی + قهوه ای= حنائی زرد + آبی= سبز

سبز+ آبی= فیروزه ای پر رنگ زرد + سفید= نخودی

آبی+ کمی مشکی=سورمه ای زرد کم+ آبی+ سفید= فیروزه ای

سفید+ سیاه= خاکستری زرد+ آبی کم+ سفید= لیمویی

قرمز+ سفید= صورتی زرد زیاد++ آبی+ سفید کم= مغز پسته ای

مشکی+ قرمز+ زرد= قهوه ای روشن صورتی+ زرد= کرمی

صورتی+ زرد= کرم آسمانی+ سیاه + طوسی

سیاه+ زرد= کرم آسمانی+ سیاه+ طوسی

سیاه+ زرد= قهوه ای مایل به سبز قهوه ای+ زرد+ سفید= اکر

قهوه ای+ قرمز= گلبه ای زرد+ سفید+ قهوه ای+ اکر= طلایی

نارنجی+ زرد= خردلی آبی+ زرد+ سفید= ارغوانی

سیاه+ نارنجی= قهوه ای سبز+ قرمز= بلوطی (شکلاتی)

سفید+ آبی تیره= آبی روشن زرد+ سیها کم+ سفید= سیر

قرمز+ بنفش= بنفش مایل به صورتی سیاه کم + زرد+ آبی= یشمی

زرد+ سفید= لیمویی زرد+ آبی کم+ قرمز کم= رنگ گونه

قرمز کم+ آبی= نیلی سیاه+ سفید= انواع خاکستری

قرمز زیاد+ آبی= سرخابی زرد+سفید+آبی= ارغوانی

قرمز+ سفید= صورتی آبی+ زرد+ سفید= سبز روشن

قرمز+ سیاه= جگری آبی+ زرد= سبز روشن خنثی

سفید+ قرمز+ زرد+ قهوه ای= رنگ معمولی صورت

توجیه پذیرفته شده ی آن زمان این بود که نور در حین عبور از منشور، تغییر شکل پیدا می کند، یعنی ابتدا به رنگ قرمز در می آید و بعد از گذاشتن از لایه های ضخیم تر شیشه، طوری تغییر می کندکه به رنگ سبز و در نهایت، بنفش تبدیل می شود. این توجیه، هیچ یک از خواص مشخص این پدیده را توضیح نمی داد و به پرسش های مربوط به این زمینه نیز پاسخی نمی داد وب ه پرسش های مربوط به این زمینه نیز پاسخی نمی داد. مثلا اگر واقعا ضخامت شیشه است که رنگ نور خروجی را تعیین می کند، پس چرا وقتی نور سفید از یک شیشه ی معمولی می گذرد، رنگی تولید نمی شود و چرا الگوی رنگ ها زمانی که باریکه از نزدیکی یال منشور یا نزدیک قاعده می تابد، فرقی نمی کند؟ نیوتون نیز مانند انیشتین که بیش تر ایده های انقلابی، طی دورانی به ذهنش خطور کرد که کارمند اداره ی ثبت اختراعات تقریبا ارتباط علمی یا بیرون نداشت، بیش تر کارهای مهم خود را در سال های شیوع طاعون1666، 1665 آغاز و تکمیل کرد، سال هایی که دانشگاه کمبریج بسته بود و وی همراه مادرش در وولستورپ زندگی می کرد.1642) و مجموعه ی آزمایشاتی که- درک امروزی ما از نور و رنگ، از اسحاق نیوتون (1726 در 1672منتشر کرد، شروع می شود. او نخستین کسی بود که مفهوم رنگین کمان را درک کرد، وی نور سفید را با یک منشور منکسر کرد و آن را به اجزای سازنده ی خود تجزیه کرد. نظر نیوتون چنین بود: در آن جا من برای خودم یک منشور مثلث القاعده از شیشه ساختم تا پدیده ی مشهور رنگ ها را آزمایش کنم. در ابتدا مشاهده ی رنگ های زنده و جذابی که به این وسیله تولید می شد، سرگرمی بسیار لذت بخشی بود؛ اما پس از مدتی تصمیم گرفتم آن ها را دقیق تر بررسی کنم. با کمال تعجب دیدم که این نورها به شکل دوک خارج می شوند نه به شکل دایره ای که از قوانین پذیرفته شده ی شکست نور انتظار داشتم! و دیدم که نوری که به یک سر تصویر نزدیک بود، خیلی بیش تر از نور سر دیگر شکسته شده است. و به این ترتیب معلوم شد که علت واقعی تجزیه شدن نور و بسط یافتن تصویر آن است که نور از پرتوهایی با قابلیت شکست متفاوت تشکیل می شود. به بیان دیگر، به نظر نیوتون، نور سفید تغییر شکل پیدا نمی کند. بلکه از لحاظ فیزیکی به اجزای تشکیل دهنده اش (رنگ هایی متفاوت دارند) تجزیه می شود و علت این امر، تقاوت در قابلیت شکست شیشه برای رنگ های متفاوت است. نیوتون آزمایش هایش را با این استنتاج متوقف نکرد. او منشور دیگری را بر سر راه نور تجزیه شده گذاشت و چنین مشاهده کرد: زمانی که هرکدام از این پرتوها به خوبی از انواع دیگر جدا می شد، از آن به بعد، رنگ خود را به طور کامل حفظ می کرد و در اثر هیچ یک از تلاش های من، کوچک ترین تغییری نمی کرد. نیوتون این آزمایش را تعیین کننده تشخیص داد: اگر منشور، نور سفید را به اجزای طیفی آن تجزیه می کند، باید امکان معکوس کردن این فرایند هم وجود داشته باشد، یعنی باید بتوان تمام رنگ های رنگین کمان را با هم ترکیب کرد و دوباره نور سفید به دست آورد. عالی ترین و عجیب ترین تریکب به سفید مربوط است. هیچ یک از انواع پرتوها نمی تواند به تنهایی این ترکیب تمام رنگ های یاد شده، ضروری اند و باید به نسبت مناسب با هم درآمیزند. اشتباه است اگر تصور کنیم همگان توضیح نیوتون را پذیرفتند؛ برعکس: از بحث هایی که انتشار نظریه ی نورم برانگیخت، چندان آزرده شدم که وقتی آرامش و خونسردی ام همچون سایه ای گریزان از دست رفت، نابخردی خود را در ترک موهبتی چنان بزرگ سرزنش کردم. یکی از جنبه های بارز کار نیوتون، کاربرد زیبای چیزی است که امروزه آن را روش علمی می نامیم. نیوتون پس از رسیدن به این فرض که رنگ های ناشی از تجزیه ی نور، نتیجه ی وابستگی ضریب شکست به رنگ هستند، نتیجه گرفت که:

  1. اگر رنگ معینی دوباره از منشور بگذرد، نباید تجزیه شود.
  2. ترکیب مناسب رنگ های طیفی باید دوباره نور سفید تولید کند. پاشندگی در تمام مواد وجود دارد. هر کسی از منظره ی رنگین کمان لذت برده باشد، شاهد تجزیه ی نور سفید به وسیله آب بوده است. توجه کنیدکه رنگ بنفش- آبی در پایین رنگین کمان و رنگ قرمز در پایین آن دیده می شود. البته ناظر به طرف خورشید نگاه نمی کند؛ بلکه در خلاف جهت نگاه می کند به این نکته هم توجه کنید که بقیه ی نور های رنگین کمان مثل سبز و ... در شکل نشان داده نشده اند اما تمام آن ها نیز در نور خورشید وجود دارند و در قطره های آب باران، شکست پیدا کرده و مانند رنگ قرمز و بنفش نسان داده شده در شکل، به چشم می رسند
  1. نارنجی + آبی= (زرد+ قرمز) + آبی= سیاه (خاکستری)
  2. بنفش+ زرد= (آبی+ قرمز) + زرد= سیاه (خاکستری)
  3. سبز+ قرمز= (آبی+ زرد)+ قرمز= سیاه (خاکستری)

بنابراین متوجه می شویم که محصول این سه ترکیب چیزی جز خاکستری نیست. اما تنها در صورتی که این ترکیب ها در تناسب علمی خاص خود ترکیب شوند نتیجه اینچنین خواهد بود و در غیر اینصورت خاکستری بدست آمده به یکی از رنگ های ناب متمایل خواهد بود. در نتیجه محدوده رنگ های خنثی خود شامل طیف وسیع و متنوعی خواهد بود. کلیه رنگ های خنثی خود شامل طیف وسیع و متنوعی خواهد بود. کلیه رنگ های خنثی بعلاوه رنگ های ناب مجموعه ای را تشکیل می دهد که اگر برای هر کدام درجات تیرگی و روشنی را هم در نظر بگیریم کلیه رنگ های موجود در طبیعت را شامل خواهد شد. حال که ارتباط را دانستید. می توانید براحتی رنگ مورد نظر خود را هنگام کار بیایید یا ترکیب کرده و بسازید. در حیطه رنگ های ناب مشکل چندانی وجود ندارد. و شما به راحتی آنرا در طیف رنگ های ناب پیدا خواهید کرد. اما اکثر رنگ های طبیعی شامل مجموعه رنگ های خنثی می شوند. و هرچه از خلوصشان کاسته شود یافتن مکان آن ها در طیف رنگ مشکل تر خواهد بود. برای شروع حدس بزنید رنگی را که می بینید به کدام قسمت از طیف رنگ های ناب تعلق دارد. سپس آنرا با رنگ مکملش یا یک خاکستری ترکیب کنید. و سپس برای رسیدن به درجه روشنایی مطلوب آنرا با سفید ترکیب کنید و این کار را تا رسیدن به رنگ مورد نظر ادامه دهید.

به مثال های زیر توجه کنید:

رنگ خاکستری طبق آنچه در متن درس عنوان کردیم خاصیت سه رنگ اصلی را در خود دارد. و در نتیجه با هر رنگی که ترکیب شود نقش رنگ مکمل را ایفا می کند و رنگ مورد نظر را خنثی می کند.

مثلا: خاکستری + آبی= (آبی+ قرمز+ زرد) + آبی= قرمز + زرد) + آبی= نارنجی+ آبی= آبی خاکستری

در ابزار مختلف نقاشی گاهی شفافیت و درخشش نقش رنگ سفید را بازی می کند مثلا در آبرنگ بجای افزودن رنگ سفید تنها آنرا با آب بیشتر ترکیب می کنیم. تا لایه شفاف تری را ایجاد کند.

منبع: ماهنامه صنایع چاپ و بسته بندی فروردین و اردیبهشت 97

امتیاز به مقاله :
  • تاریخ : 23 تیر 1397
  • زمان : 12:37
  • دسته بندی : طراحی, چاپ
  • بازدید : 6256
  • امتیاز : Article Rating